به نام خدا شنهای طبس


تصویر مرتبط




آغوش پرماجرا

استاد افتخاری، مرداد‌ماه سال ۱۳۸۹ و همزمان با شرایط خاصی که کشور داشت به‌مناسبت روز خبرنگار، در برنامه‌ای به عنوان خواننده حاضر می‌شود که به گفته خودش برای پلی‌بک در آن پنج میلیون تومان می‌گیرد. در ادامه این مراسم، محمود نیز به سالن می‌رود. بعد از پایان اجرا، افتخاری و یکدیگر را به گرمی در آغوش می‌گیرند و روبوسی می‌کنند و دیالوگ‌هایی هم بین آن‌ها رد و بدل می‌شود. اتفاقی که در همان سال‌های پرحاشیه، هزینه‌های زیادی را متوجه افتخاری می‌کند. او بعد‌ها در گفت‌وگویی فاش کرد که می‌خواسته خودکشی کند: آقای جوری خودش را به آغوش من انداخت که انگار من یوسف گم‌گشته ایشان بودم. جوری به من چسبید و من را بوسید و پشت‌سر هم این اتفاقات را شکل دادند که. بابا بوسیدن یک‌بار، دو‌بار. من طناب خریده بودم خودکشی کنم. فشار بدی روی من و خانواده ام بود. فرزند کوچکم فهمید و گریه کرد و گفت: بابا نکن.» گفتم نمی‌توانم و واقعا تاب این همه توهین و تهدید را ندارم. در ایران که هیچ‌کس حواسش به من نبود و درد دل من را نمی‌شنید. سوپرمارکت محل به من جنس نمی‌فروخت! آرایشگر محل ما می‌گفت آقا وقتی شما روی این صندلی می‌نشینید دیگر هیچ‌کس به مغازه من نمی‌آید و عذرخواهی می‌کرد و مودبانه می‌گفت دیگر نیایم.

باشگاه خبرنگاران جوان
https://www.yjc.ir/fa/amp/news/6994442



مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها